بهاربهار، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

بهار عمرم

*** اولین سفر زیارتی امام رضا علیه السلام

دخترنازنینم آماده ی سفر زیارتی امام رضا علیه السلام میشیم ،چه همسفرهای مهربونی:حاجی مامان،حاج عمه ،عمه فرزانه و محدثه جون؛واااااای که چقدر خوش بگذره.انشاالله زمان حرکت:93/7/3 پنج شنبه بعدازظهر ساعت:5/30 دقیقه زمان برگشت:93/7/7 دوشنبه صبح ساعت 6/30 دقیقه اینم دختر خوشگلم تو راه آهن تهران بغل عمه فرزانه ی مامانی: اینجا بهار در کوپه ی قطار: خوشگلم روی تخت مامانی در هتل مشهد: اینم اصل کاری زیارت امام رضا به به انشاالله روزی همه... اینجا مکان زیبایی در طرقبه که منیره جون و محبوبه جون با مامان مهربونشون زحمت کشیدند و مارو بردند و خیلی خوش گذشت و بهارم یه دیزی حسابی زد تو رگ نوش جانت عزیزدلم...
27 مرداد 1393

***12 دوازده ماه گذشت...

که تویی بهار عمرم  به لبت... به گیسوانت ... به کمان ابروانت ... به فسون دیدگانت ... به قشنگی لبانت ...   به جمال آب و رنگت ... به دو گفته قشنگت ... که تو را زجان پرستم  به قطار کاروانها ... به امیر ساربانها ... به خروش آسمانها ... به نشاط باغبانها ... به صفای گلستان ها ... که تو را زجان پرستم بخدای کس ندیده ...  بقشنگی دو دیده ... به شب نور و سپیده ...  که تو را زجان پرستم ؟! بکمال روح انسان ... به حیات جسم و حیوان ... به تمام اهل کیهان ... به صدای رعد وطوفان ...به نسیم عهد و پیمان ... که تو را زجان پرستم  به خدای جسم و روحم ... به خدای آسمانها ... به تمام کهکشانها ... به ستارگان روشن ... به نگاه ...
14 مرداد 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار عمرم می باشد